مدح و شهادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
از شب رهـا شده شـمـیـم تـو یا عـلی ایـام شـد تـهـی ز نـسـیـم تـو یا عـلی از بهر حفظ دین ز خلافت گذشتهای با آن که کس نبـود سـهـیم تو یا علی با چشم بسته رد شدی از «فسق در نهان» اینگونه بود حـفـظ حـریم تو یا عـلی وحشت نداشت از تو کسی وقت اعتراض لکـنت کسی نداشت ز بیـم تو یا علی برخصم، راه آب نبستی اگرچه بست در کـربـلا به ذبـح عـظـیم تو یا علی برنعش طلحه نیز به زاری گریستی زیـرا که بـود یـار قـدیـم تـو یا عـلی بعد از جمل، آن زنِ نـالایق هم ندید جز رحـم، از وجود رحـیم تو یا علی گفتی چو بندگان ندوید از پیام، به خلق ای لـشکـر فـرشـته نـدیـم تو یا عـلی ترسا شکایت از تو به اسلام چون که بُرد تـسلـیـم بـود قـلـب سـلـیـم تو یا عـلی ترسا چو شد به اسم خطاب و تو «یاامیر« آشـفـته گـشت روی بـسـیم تو یا علی محکوم بیگناه من ای شاه بیشهود! نازد قـضا به حکـم حکـیم تو یا علی چشم بـرادر، آتش خـشم تو را چشید بیهیچ بهره از زر و سیم تو یا علی فـرقی نـبـود بین غـذای تو با اسـیـر جـانم فـدای فـرق دو نـیـم تو یا عـلی بعد از تو تکـیهگاه برای بشـر نـماند تـنهـا نه شیعـه مانـد یـتـیـم تو یا علی |